۵ قدم تا مهار «کمال طلبی» !

- انواع کمال طلبی
- تعریف کمال طلبی
کمال طلبی نوعی وسواس است که بر فعالیت های انسان و به ویژه کسب و کار او تأثیر میگذارد و اگر به صورت مفرط درآید ممکن است به آسیبهای عمیقی منجر شود. برای غلبه بر کمال گرایی باید افکار کمال طلبانه را شناسایی کنید و به چالش بکشید و به جای هدف، بر فرایندها متمرکز شوید.
… آیا تا به حال نسبت به کاری که آن را کاملاً عالی انجام داده اید، احساس ناامیدی کرده اید؟
… یا اهداف والایی برای خود تنظیم می کنید که دستیابی به آن ها ممکن نیست؟
… و اشتباهی را بدون این که از آن درس بگیرید، همانند یک شکست خیلی بزرگ می دانید؟
اگر این جملات برای شما آشنا هستند، احتمالا شما هم یک کمال طلب هستید!
تعریف DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) از کمال طلبی چنین است:
- تلاش پیوسته و انعطاف ناپذیر برای این که همه چیز بدون ایراد بوده و هیچ مشکل و خطایی وجود نداشته باشد؛ و به کارگیری این قضاوت سخت گیرانه در مورد خود و دیگران.
- قربانی کردنِ «به موقع بودن» به نفع «کامل و بی نقص بودن».
- باور به این که فقط یک راه درست برای انجام هر کاری وجود دارد.
- سرسختی تغییر دیدگاه های خود و توجه افراطی به جزییات و نظم و ساختار.
پارکر تعریف زیبایی از کمال طلبی دارد که می توان در بیشتر موارد از آن استفاده کرد:
افراد کمال طلب ارزش خود را با توانمندی هایشان در انجام کارها و نتایجی که به دست می آورند در نظر می گیرند و این باعث می شود استرس و فشار زیادی را نسبت به هدف های بزرگی که دارند تحمل کنند و نتیجه این فشار چیزی جز افسوس و ناراحتی نیست.
با توجه به تعریفی که DSM از کمال طلبی ارائه کرده، می توان کمال گرایی را به این صورت توصیف کرد: آرمان خواهی و تلاش های مداوم برای اینکه همه چیز عالی باشد و هیچ مشکلی وجود نداشته باشد و این فکر که فقط یک راه درست برای انجام هر کاری وجود دارد و همه چیز باید بدون نقص باشد.
انواع کمال طلبی
کمال طلبی را اغلب به دو دسته تقسیم می کنند:
- کمال طلبی مثبت
- کمال طلبی منفی
کمال طلبی اگر صرفاً به هدف گذاری بلندپروازانه یا استانداردهای سخت گیرانه محدود شود، الزاما مخرب و منفی نیست؛ چه بسا کسانی که استانداردهای بالایی برای خود در نظر می گیرند و از این کار برای انگیزش خود استفاده می کنند، اما می دانند که اگر به این استانداردها نرسیدند، قرار نیست تمام شخصیت و زندگی آن ها ویران شود و برای تعدیل احتمالی استانداردها و اهداف شان آمادگی دارند.
کمال طلبی منفی زمانی معنا پیدا می کند که فرد، در هدف گذاری و تعریف استانداردها، بسیار صُلب و سخت عمل می کند و با این کار جنبه های دیگر زندگی خود را تحت تأثیر قرار داده و تخریب می کند. او حتی ارزش خود را به نتیجه تلاش هایش گره می زند و در صورت شکست خوردن، آسیب های جدی می بیند.

تعریف کمال طلبی
برای کمال طلبی تعاریف متفاوتی وجود دارد، اما روانشناسان دانشگاه هاپکنز کامل ترین تعریف را ارائه داده اند:
کمال طلبی یعنی فشار دائمی که برای حرکت به سمت هدف های غیرقابل دستیابی در درون انسان احساس می شود.
کمال طلبی مانند نوعی وسواس است و زمانی رخ می دهد که شما صاحب الگوهای فکری علیه خود هستید! افکاری که شما را مجبور به تلاش برای رسیدن به اهداف غیر واقع بینانه می کنند.
کمال گرایی
همانطور که در تعریف گفته شد، کمال طلبی مربوط به اهداف غیر قابل دسترس است. بنابراین تلاش برای به دست آوردن بهترین ها و داشتن استاندارد های بالا در زندگی، کمال گرایی است نه کمال طلبی.
بهترین تفاوتی که می توان بین کمال گرایی و کمال طلبی مطرح کرد، این است که شخص کمال طلب به سختی برای شروع کار اقدام می کند، زیرا معتقد است که هنوز به حد کمال نرسیده تا بتواند کار مورد نظر انجام دهد.
گاهی این احساس به حدی زیاد است که مشکلات بزرگی را ایجاد می کند.
کمال گرایی یا کمال طلبی؟
شخص کمال گرا و شخص کمال طلب در موقعیت های مشابه سؤالات متفاوتی از خود می پرسند. هرچند در ظاهر هر دو می خواهند در نهایت به درجه بالایی از استاندارد ها برسند، اما نحوه برخورد آن ها متفاوت است. در این جا به برخی از این تفاوت ها اشاره می کنیم:
شخص کمال طلب:
- آیا برای رسید به اهدافم توانایی ها و استاندارد های لازم را دارم؟
- اگر شکست بخورم نابود می شوم.
- فقط یک اشتباه کافیه تا همه چیز تموم شه.
- وای… ضرب الاجل تموم شده ولی من هنوز کارم در حد عالی نیست (با کیفیت یکسان).
- من آدم آینده نگری هستم.
- همیشه اعتماد به نفس دارم.
شخص کمال گرا:
- چطور می توانم به توانایی ها و استاندارد های لازم برای رسیدن به هدف دست پیدا کنم؟
- تلاش می کنم که شکست نخورم، اگر هم شکست خوردم دنیا که به آخر نرسیده.
- با مشاوره گرفتن از افراد خبره احتمال اشتباه رو کاهش میدم.
- ای ول… من کارم تموم شده و هنوز کلی تا ضرب الاجل وقت دارم (با کیفیت یکسان).
- من آدم رؤیاپردازی هستم.
- معمولا اعتماد به نفس ندارم.
ویژگی های افراد کمال طلب
افراد کمال طلب از اینکه مورد قبول واقع نشوند و کار آنها رضایت سایر افراد را در پی نداشته باشد می ترسند. به همین دلیل اصلا کاری را به عهده نمی گیرند. افراد کمال طلب تفکر صفر و یکی دارند؛ به این معنا که بدترین کیفیت کاری را برابر «۰» و بهترین کیفیت را برابر «۱» می دانند و اگر آن کار را حتی با ۹۹ درصد کیفیت به اتمام برسانند، برای آن ها به منزله «۰» است.
قوانین خشک و دست و پا گیر، از دیگر ریشه های اصلی کمال طلبی افراد در محیط کار یا خانواده های خشک است؛ چون معمولا ترس عبور از خطوط قرمز باعث ایجاد کمال گرایی می شود.
ویژگی های افراد کمال گرا
این داستان برای افراد کمال گرا متفاوت است. افراد کمال گرا شکست را مساوی نابودی نمی دانند و به همین دلیل ترسی از بازنده بودن ندارند.
افراد کمال گرا ترس از نارضایتی ندارند و از این که مورد قبول واقع نشوند و کار آن ها رضایت سایرین را در پی نداشته باشد، نمی ترسند. آن ها به همین دلیل کارها را زودتر به عهده می گیرند. آن ها تفکر صفر و یکی ندارند و اگر کاری را نسبتا خوب انجام داده باشند، آن را می پذیرند.

چگونه بر کمال طلبی غلبه کنیم؟
ممکن است احساس کنید ویژگی های ذکر شده تا حد زیادی درباره شما صدق می کند؛ ولی با وجود آگاهی از آن ها، در غلبه بر کمال طلبی دچار مشکل هستید.
روش هایی که در کاهش کمال طلبی به شما کمک می کند عبارتند از:
۱. افکار تقویت کننده کمال طلبی را شناسایی و اصلاح کنید
این افکار می توانند سوخت لازم برای عمل کردن بر مبنای کمال طلبی را فراهم کنند و شما را در این جاده پر پیچ و خم و بی سر و ته پیش ببرند.
از طریق بررسی فهرست زیر، مهم ترین افکار خود را شناسایی کنید:
- همه چیز همواره باید کامل باشد.
- بدون کامل بودن، محال است موفق شوم.
- تنها در صورتی ارزشمند هستم که به موفقیت برسم.
- لیست طولانی از بایدها و اجبارها دارم.
- کوچک ترین اشتباه، مساوی با شکست است.
- ناکامی و شکست، فاجعه آمیز و غیر قابل تحمل است.
- برای اجتناب از ناکامی، راهی جز کامل بودن وجود ندارد.
شما به عنوان یک فرد کمال طلب ممکن است با یک یا چند مورد از باورهای ذکر شده درگیر باشید.
۲. افکار کمال گرایانه خود را به چالش بکشید
بهتر است افکارتان را یادداشت کنید و در مورد آن ها فکر کنید. به عنوان مثال می توانید با فکر «همه چیز باید همیشه کامل باشد» این طور چالش کنید که «این فکر از کجا آمده؟ چه کسی گفته اگر کامل نباشم موفق نمی شوم؟ آیا بین دوستانم کسانی هستند که کامل نیستند، اما کارهایشان در حال بهبود و رشد است؟» چالش پیوسته با افکار می تواند منجر به ایجاد تغییرات شناختی قابل توجهی شود.
در صورتی که بتوانید باورها و افکارتان را تغییر دهید، در حقیقت منبع تغذیه رفتارهای کمال طلبانه را خاموش کرده اید و خواهید توانست از یک زندگی طبیعی لذت ببرید.
۳. «باید» ها را کنار بگذارید
در نظر گرفتن حجم زیادی از باید ها می تواند به شدت مانع حرکت و رشدتان شود. پیشنهاد می کنیم در طی روز به بررسی جملات و افکارتان بپردازید و به این توجه کنید که در طی یک روز، چه تعداد از باید برای رفتارها و تصمیم های تان در نظر می گیرید؟
- باید درس بخوانم،
- باید اول شوم،
- باید کار بهتری دست و پا کنم و…
مواجه شدن با باید ها می تواند باعث ایجاد ترس، مقاومت و سکون و بی حرکتی شود. به جای استفاده از باید، از خودتان بپرسید «من چه نیازها، خواسته ها و آرزوهایی دارم؟» بر خواسته ها و آرزوهای تان تمرکز کنید و روش هایی برای محقق کردن آن ها انتخاب کنید.
جمله «آرزوی من این است که کار مناسبی پیدا کنم» باعث می شود تا بتوانید راحت تر به دنبال شغل مناسبتان بگردید و آن را پیدا کنید.
این جمله بیش از آنکه به ترس ها و نگرانی ها اشاره کند، به آرزو ها و نیازهای تان تمرکز دارد و شما را برای حرکت، با انگیزه می کند.
۴. اولویت ها را مشخص کنید
حالا که تصمیم دارید به جای بایدها، بر خواسته هایتان از زندگی تمرکز کنید، لازم است بتوانید آن ها را اولویت بندی کنید.
ممکن است خواسته های زیادی داشته باشید. پس لازم است آن ها را به ترتیب اولویت قرار دهید و برای محقق کردن آن ها دست به کار شوید.
این اولویت بندی می تواند شما را از سردرگمی نجات دهد و در مسیر اقدام و عمل مؤثر قرار دهد.
پس از دست یافتن به هر اولویت می توانید گزینه بعدی را آغاز کنید.
۵. از زیبایی های مسیر لذت ببرید
در طول دوره تلاش برای محقق کردن خواسته هایتان تلاش کنید تا از فرایند تلاش ها لذت ببرید. فکر کردن به هدف و عجله برای محقق کردن آن ممکن است شما را زودتر از موعد خسته و بی انرژی کند.
بهتر است از زیبایی های مسیر موفقیت نیز لذت ببرید و با رسیدن به اولویت بعدی، خودتان را برای مواجه شدن با چالش های یک جاده جدید و منحصر به فرد و لذت بردن از آن آماده کنید.

درباره استاد روح بخش
متخصص رشد کسبوکارهای خلاق سیدمهدی روحبخش هدف خود را انگیزهبخشی برای کارآفرینی فرهنگی تعریف کرده است. او که در حوزه علمیه مشهد مقدس تعلیم و تدریس کرده، از همان سالهای طلبگی علاقه زیادی به استفاده از فناوری اطلاعات داشته و از این ابزار برای تبلیغ و نشر معارف اهلالبیت علیهمالسلام استفاده کرده است. او دیگر طلاب را نیز در این زمینه ترغیب کرده و با آموزش و مشاوره سعی در ایجاد شغل برای طلاب در راستای ایفای وظایف طلبگی داشته است. منتورینگ، کوچینگ و رشد تیمهای فرهنگی و در یک کلمه رشد کسبوکارهای خلاق، تخصص اوست.
نوشتههای بیشتر از استاد روح بخشپست های مرتبط

2025-04-04

2024-07-23

2024-07-11
دیدگاهتان را بنویسید